پربازدیدترین ها

کد خبر: 446 ۱۹:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۴

دکتر محمد ایمانی برندق نوشت:

مقایسه فرمان مالک اشتر با بیانیه جهانی حقوق بشر

دکتر محمد ایمانی برندق در وبلاگ شخصی خود نوشت: اگر تمامی 30 ماده اعلامیه، ایده آل باشند، آیا گفتن آن به انسانی که درونش پر از آتش است سودمند خواهد بود؟ آيا به مثل ساخت قصر در روي آتش فشان نيست؟ آيا چنين قصري دوام خواهد داشت؟

مقایسه فرمان مالک اشتر با بیانیه جهانی حقوق بشر

به گزارش ابصارنیوز به نقل از وبلاگ دکتر محمد ایمانی برندق، بعضي از جملات نامه مذكور که به زمان بنی عباس مربوط مي شود عین جملات مولا(ع) بوده و بعضی­ها هم خیلی شبیه فرمان مباركند. بر اساس اطلاعات تاریخی، احتمال تقلید وي از علی(ع) تا سر حد اطمینان وجود دارد. ولی باید اعتراف نمود که تقوای مولا(ع) قابل مقایسه با تقوای او نیست. از طرفی حکمت، عرفان،شجاعت و بلاغت علی(ع) به هیچ وجه در تاریخ حیات طاهربن حسین وجود ندارد.زیرا وي، فردی قدرت خواه و سیاستمدار به معنی معمولی بوده  که بزرگترین خدمت را به مامون الرشید عباسی[1] داشته است. از طرفي،نورانیت و فروغ الهی که در جملات امام(ع) وجود دارد در نامه طاهربن حسین،دیده نمی شود. به قول شیخ محمد عبده:" گاهی که در سخنان علی(ع) دقت می کردم در عالم ملکوت غوطه ور می شدم و احساس می کردم که گوینده این فرمان ، قطعا حیات مافوق بشری داشته است."پس از مقایسه اجمالي فرمان مبارک با نامه طاهربن حسین ، به مقایسه آن با اعلامیه جهانی حقوق بشر به صورت زير پرداخته می شود:

 

1.   ميزان توجه به رعایت حقوق جان آدمیان: فرمان مبارک نه تنها مطالب مهمی درباره حقوق  انسان ها در رابطه با همدیگر داشته، احترام  و تاکید هم می ورزد، بلکه به عنصر دیگری بنام حقوق جان آدمیان می پردازد که در اعلامیه دیده نمی شود. اعتقاد فرمان بر اين است که اول باید کوه آتشفشان درون انسان را خاموش کرده و به روی مثبت بدل کرد سپس روی آن، قصري باشکوه بنا نهاد.به عبارتی، امام(ع) ابتدا آتشفشان را به نبوغ، استعدادها و نیت پاک تبدیل كرده، سپس به بهتر نمودن رفتار با دیگران توصیه می نماید.  بنابراین علی(ع) می خواهد قصرمجلل بشریت را در قله اعلای زمان نصب کند بدون اینکه در زیرش کوه آتشفشان باشد.حال اگر تمامی 30 ماده اعلامیه، ایده آل باشند، آیا گفتن آن به  انسانی که درونش پر از آتش است سودمند خواهد بود؟ آيا به مثل ساخت قصر در روي آتش فشان نيست؟ آيا چنين قصري دوام خواهد داشت؟دراين مسير، انسان ابتدا بايد به حقوق جان آدميان، واقف شود. بعد از آن از وي بخواهد تا حقوق بین  انسان ها را رعایت کرده و به دیگری ضربه و ضرر نزند. لذا،فرمان، قبل ازحقوق بین  انسان ها به حقوق جان آدمیان مي پردازد.

2.   تعدد واضعین: بنابه دیدگاه صاحبنظران، واضعین اعلامیه،بیش از صدها متفکر از جوامع و ملل مختلف بوده در حالی که واضع فرمان مبارک،  وجود نازنین علی(ع) است.

3.   وضعیت شخصی­ واضعین: براساس شواهد تاریخی، واضع فرمان،کسی است که به درد ودرمان های بشری احاطه داشته و به خواسته های واقعی و کاذب آنها مشرف است. حال آنکه واضعین اعلامیه، اگرچه ممکن است انسان های وارسته ای در بین جوامع خود بوده وبه آنچه که گفته،اطلاع داشته­اند ولی به اندازه علی(ع)به دردهای بشری مشرف نبوده اند.

4.   ميزان ­کامل بودن فرمان: این تمایز بدان برمی­گردد که اعلامیه، انسان را تا نصف راه می برد حال آنکه فرمان مبارک بعد از نصف راه نیز برنامه هایی دارد. فرض کنید که به 100 نفر موسیقی آموزش داده شده و هریک موسیقی خاصی را بطور مناسب یاد گرفته­اند و در یک سالن بسیار زیبا و مناسب که دارای هوای مطبوعی نیز هست در صندلی­های خود نشسته و هیچ­کس نيزخلاف واشتباهی نمي­كند. حالا آنها چه می خواهند بزنند؟ به عبارتی، انسان بعد از برقراري روابط اولیه وتحصيل آن، چکار بايد بکند؟ مگر قضیه انسان به لتعارفوا آیه 13 سوره حجرات " یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم: ای مردم، ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و در گروه‏ها و تیره‏های بزرگ و کوچک جای دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ همانا گرامی ترین شما نزد خدا، با تقوی ترین شما است" ختم می شود. مگر هستی به این بسنده شده که  انسان ها لباس خوب پوشیده ، به همدیگر دشنام نداده و حق همدیگر را نخورند و اينكه آنها باهم برادر و برابرند و هیچ یک نسبت به همدیگر برتری ندارند زیرا همه اشان از یک زن و مرد هستند. مگر هستی تا اینجا بوده است. باید قبول کرد که تا اینجا آمدن، بیانگر نصف راه بوده و تازه آغاز کار است. اینها کار سختی نبوده و هزینه اش فقط یک اراده است تا انجام شوند. حال اگر اين وضعيت حاكم شود بعد از آن چه باید کرد؟ و چه باید زد؟یکی از متفکران بزرگ آلمانی درباره وجدان و مستند كردن انجام تکلیف به وجدان آن، داد سخن داده كه شاعر هم وطنش، وي را مورد هجو قرار می دهدکه:" آن متفکر، ما را  تا نصف راه آورده و ول کرده است از این جهت که ما را تا نصف راه آورده، ممنون هستیم ولی خود وی می داند که اگر بشر را به خودش واگذاريم تا وی خوشی وجدانش را در نظر بگیرد وجدانش به سرعت به خوشی خودش مبدل می شود. زیرا آن بشر بوده و وجدان را نخواهد دید. حال ای متفکر بزرگ ما ، چرا بعد از نصف راه، دست ما را ول کردی . شما باید به ما می­گفتی که بالاتر رویم و باید می گفتی که کمال مطلق در انتظار ماست و باید می­گفتی که تکلیف را برای قرارگرفتن در جذبه کمال انجام دهیم نه راضی نمودن وجدان". لذا، این مسائل بیانگر تا نصف راه آمدن است. یعنی اینکه میدان برای انسان باز شده و باید از آن بالاتر رفت که اعلاميه ،متاسفانه فقط تا نصف راه  را نشان مي دهد. ولی فرمان از آن بالاتر را نشان می دهد. البته تا نصف راه هم تاحدی خوب است. زيرا آن، پيش زمينه حرکت برای نصف دیگر است. طي این مراحل ابتدايي هم مهم است تا کسی که از دور نگاه    می کند علی(ع) را با ابن ملجم و گاندی را با قاتلش اشتباه نگیرد.

5.   تفاوت زندگی و امكانات واضعان: اغلب واضعان اعلامیه، مردمانی بوده که عمرشان را درگوشه ملل و جوامع خود بوده و بدون تحمل مشقت تولید و معیشت از سنگلاخ طبیعت ، به دنبال درس و علم بوده و با روابط هم نوعان خود زندگی کرده اند. آنها در کشورهای متمدن و پیشرفته زندگی کرده و عمرشان را در دانشکده ها سپری کرده اند. بنابراين چگونگي زندگی آنها با زندگی واضع فرمان مبارک با کمر لیف خرمائی و کفش و پیراهن وصله خورده که در دکان خرما فروشی میثم تمار می نشیند قابل مقايسه نيست. به قول صاحب نظران تاریخ،  او خرجی برای  انسان ها نداشته ودر عوض به جامعه چیزهای زیادی داده، حال آنكه چیزی از آن نگرفته است. او کسی بوده که سعادت جامعه به او مربوط بوده ولی سعادت وی به جامعه احتیاجی نداشته است. واقعا معلوم نیست که وی در زمان نگارش این فرمان مبارک، کجا بوده است شاید در خرما فروشی میثم تمار و یا اینکه بیل خود را تازه به زمین گذاشته و این فرمان را نوشته است. بنابراین واضع این فرمان با کسانیکه بهترین زندگی و غذا را داشته اند متفاوت است. شاید هزاران کتاب درباره حقوق و سایر مجله های علوم اجتماعی و انسانی در اختیار واضعین بوده است. آنان پس از عبور انبوه کاروانیان نوابغ قرون اعصار از افلاطون گرفته تا ژان ژاک روسو و از سرون گرفته تا منتسکیو و هزاران قانون­گذار دیگر، اقدام به وضع اعلامیه نموده اند. حال آنکه واضع فرمان فقط معلمی به نام محمد(ص) وکتابی به نام قرآن  داشته است.

6.   مراتب علمی و حکمی واضعان: آگاهی و مراتب علمی و حکمی واضع فرمان مبارک درباره انسان به هیچ وجه با اطلاعات محدود واضعین حقوق دانان اعلامیه، قابل قیاس نیست. با قطع نظر از امامت و فوق طبیعی بودن پیشوایی آن بزرگوار، بدان جهت که در همه ابعاد طوفان های زندگی از کارگری و آبیاری در مزارع  و حفر چشمه ها گرفته تا سخت ترین میدان های کارزار و محراب عبادت  و تهجدهای شبانگاهی و مقام زمامداری، با انواع قدرت غوطه ور گشته و با ناب ترین و داغ ترین چهره نورانی انسانی بیرون آمده است. طوری که جنگ وکارزار و چگونگی کشتن عبدود، پهلوان نامی عرب در این زمینه شنیدنی است که از نظر ایشان، شمشیری که در دست دارد از طرف خدا بوده و جنبه الهی داشته و نباید قطره خونی بناحق از شمشیرش بچکد.

7.     بعد زمانی: فرمان مبارک حدود 1329 سال پیش از وضع اعلامیه بوده كه باید این تفاوت زمانی را نيز در نظر گرفت.

8.   وضعیت پیشین کشور واضعين: واضع فرمان مبارک، در جامعه ای می زیسته که شعر شاعر چند سال پیش وي شنیدنی است:" کار ما آدم کشی و روزگار ما دو قسمت است. یا بدن ما گوشت شمشیردشمنان ما ، و یا بدن  دشمنان ما گوشت لبه شمشیر ما. اگر هم گاهی آدمی برای کشتن پیدا نکردیم آن زمان، قبیله خود یعنی بنی نکیری هست که آنجا را به هم بزنیم و در آنجا کشتار راه بیاندازیم". و یا اینکه "من از قبیله قذیه هستم اگر قذیه گمراه باشد من هم گمراهم و اگر روبه رشد رود من هم رشد خواهم کرد. من از قبیله بریده شده نیستم. اگر حمله کنید،پدرتان را در می آورم من یعنی قبیله ام ". حال  وضعیت دانشکده های امروزی با آن مقایسه شود که در آن زمان ، صحبت از خون و گوشت های تیکه تیکه شده است و حیاتی مطرح نبوده و بحث احترام حقوق سه گانه معروف در یک چنین محیطی مثل بحث آتش و آب است. به هیچ وجه ارتباطی بین این تفکر و آن محیط دیده نمی شود. در حالی که پیش از اعلامیه، منتسکیوها، علمای بزرگی از هند، علمای بزرگی از حقوق و فقهای اسلامی درباره حقوق حرف ها زده اند. حال اعلامیه ای که بعد از دیدن سپاهی از هزاران حقوقدان، متفکر و کتاب نگاشته شده را با فرمان مبارکی که قبل ازآن، شعرهای فوق الذکر بوده را مقایسه کنید. اگر خود فرمان را با پیش از آن مقایسه کنیم خواهيم ديدكه تفاوت از زمین تا آسمان است. اگر یک چنین فرمانی در ادبیات جاهلیت باشد آن جاهلیت پرستیدنی خواهد بود.

9.   میزان عمل نمودن واضعين به فرمان: "ای مالک من و تو باید اول عامل این فرمان باشیم. به خدا سوگند من تکلیفی به شما نمی گویم که خودم  اول عمل نکرده باشم". ما در نمایشنامه بزرگ وجود، هم بازیگر و هم تماشاگریم. چطور ممکن است که به مردم بگوییم که این درست است ولی در آن درست گفتن، خودمان را دخالت ندهیم.  شاید این قسمت از با اهمیت ترین امتیازات فرمان مبارک باشدکه واضع فرمان، بیش ازهمه، تسلیم و مطیع  فرمان بوده  و آنرا نیز ثابت کرده است و نگفته که وی مافوق حق است. آن بزرگ بزرگان، در عین داشتن مقام اعلای انسانی و اينكه پس از پیامبر(ص) با شخصیت ترین و با عظمت ترین انسان تاریخ بوده، برای فرمان صادره اش، زانو به زمین می زند و عمل می­کند. زیرا اگرچه این فرمان از دهان مبارک علی(ع) بیرون آمده ولی می داند که آن از بالاست. لذا به آن عمل می کند." مرا زیر نظرداشته باشید، درباره کارهای من دقت و بررسی نمایید، با من مشورت کنید وحق را به من بگویید ونباید معامله شما با من مثل معامله با جباران روزگار باشد. من به شما چیزی امر نمی­کنم که جلوتر از شما به آن عمل نکرده باشم. من در ناگواری های حیات، با شما هستم و مافوق شما نایستاده ام. جزء کاروانم با اینکه فوق کاروانم و با اینکه شما را خیلی خوب می شناسم  و با اینکه آب من با شما در یک جوی نمی رود. زیرا انی اریدکم لله و انتم تریدونی لانفسکم، من شمارابرای خدامی خواهم و می خواهم شما را جزء کاروانیان روبه کمال ببینم  ولي شما مرا برای خودتان، برای پول، مقام و غیره. پس بین من و شما تفاهمی نیست."

10. تفاوت عینک واضعين: عينك واضعان اعلامیه متفاوت از عینکی است که علی(ع) با آن می بیند. آن علی(ع) که جنگ را بعد از ظهر شروع می­کرد تا به طرف تاریکی رفته و اشخاصی که  در پی آمدن به جنگ بودند به دلیل تاریکی به  جنگ نرسند. از طرفی در بعد از ظهر، به دلیل خستگی، حالت درندگی و وحشیگری انسان تقلیل می یابد. در اوایل شب، در رحمت الهی باز می شود و شاید همان رحمت الهی باعث شده تا خونریزی کمترشود. هر کسی با این عینک به انسان نگاه کند به او عاشق خواهیم بود و چنین شخصی که این قدر به انسان اراده دارد  معشوق بشر خواهد بود. چه بخواهيد و چه نخواهيد.  

لازم بذکر است که این مطالب از تفسیر فرمان مالک اشتر مرحوم علامه جعفری برگرفته شده است
امید است که بتوانیم اندیشه های بزرگ مردانی چون مرحوم علامه را گسترش دهیم
با تشکر ایمانی برندق
انتهای خبر/ج