کد خبر: 5702 ۱۰:۵۱ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۰

یادداشت

پیام مولانا به سپهر سیاسی امروز ایران

انسان در هر عصری که باشد از منظر مولانا باید در وهله اول چون نی خالی شود و کودک وار با ذهنی خالی از هر گونه پیش فرض به جهان و انسانهایش بنگرد تا با ذهنی سپید چون کودک با جهان و انسانهایش مواجه نشود.

پیام مولانا به سپهر سیاسی امروز ایران

به گزارش خبرنگار ابصارخبر، ثوراله نوروزی داودخانی عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور خلخال در تازه ترین یادداشت خود به سپهر سیاسی ایران از دیدگاه مولانا پرداخت و نوشت: شاید در یک نگاه سطحی به دید گاه مولوی، عنوان این مطلب کمی غریب به نظر برسد و این سوال را پیش بیاورد که آیا انسان عارف قرن هفتمی می تواند برای انسان سیاسی امروز حرفی داشته باشد؟ یا گرهی از مسائل جامعه امروز ایران زمین را در عرصه سیاست حل کند؟

به نظرم برای پاسخ به این پرسش، لازم است کمی بر روی واژه آغازین مثنوی، "بشنو "درنگ کرده ، ژرف بینانه بر آن بنگریم و پس از آن واژه "نی" را واکاوی کرده ، از خود در خلوتگاه اندیشه بپرسیم که چرا مولانا یکی از آثار برجسته جهانی خود را(مثنوی)  با " بشنو" و " نی" آغاز کرده است؟
همان گونه که اهل علم و اندیشه در عرصه مولوی شناسی می دانند در منظومه فکری مولوی " شنیدن" مقدم بر "گفتن" است و بر آن است که انسان همچون کودک باید اول بشنود و بعد حرف بزند و به تعبیر مولانا باید از راه"سمع" سوی" منطق" آید:

کودک اول چون بزاید شیرنوش
مدتی خامش بود او جمله گوش
مدتی می بایدش لب دوختن
از سخن تا او سخن آموختن
ور نباشد گوش و تی تی می کند
خویشتن را گنگ گیتی می کند
کر اصلی کش نبد آغاز گوش
لال باشد، کی کند در نطق جوش؟
زانکه اول سمع باید نطق را
سوی منطق از ره سمع اندر آ
 ( مثنوی، دفتر اول: ۱۶۲۳-۱۶۲۷)

مولوی می گوید: انسان باید به جای گفتن و خواندن اول باید مثل کودک بشنود و چون نی از درون خالی گشته ، صرفا گوش کند و در سایه شنیدن و گوش شدن است که انسان صدای هاتف غیب و حقیقت را می شنود  و به همین خاطر مولوی گوید:

آدمی فربه شود از راه گوش
جانور فربه شود از حلق و نوش
 ( مثنوی، دفتر ششم، ۲۹۳)

آری انسان در هر عصری باشد از منظر مولانا باید در وهله اول چون نی خالی شود و کودک وار با ذهنی خالی از هر گونه پیش فرضهای ذهنی به جهان و انسانهایش بنگرد و تا چون نی از درون و پیش فرض های ذهنی خالی نگردد و با ذهنی سپید چون کودک با جهان  و انسانهایش مواجه نشود، صدای  پرسوز و گداز حقیقت را نخواهد شنید.
و در یک نگرش عمیق به این نوع نگرش مولانا، می توان این پیام را برای سپهر سیاسی ایران در وضعیت امروز ارائه کرد که برای رسیدن به  رشد عقلانیت و توسعه سیاسی در ایران زمین باید تمام سلایق فکری و جناحهای سیاسی  در گام نخست چون نی از درون خالی گشته و پیش فرضهای ذهنی خود را در قبال همدیگر کنار گذاشته، کودک وار دمی از سخن لب بسته تا حرف طرف مقابل و صدای او را بشنود و در یک فضای دوستانه  و احترام آمیز و به دور از هر گونه عادت ها و پیش فرضهای ذهنی با طرف مقابل به گفت و گو بنشیند و تا صدای انسان خاموش نشود ، صدای دیگری و حقیقت را نخواهد شنید.
آری برادر و خواهر ایرانیم در گفت و گو با جناح سیاسی مقابل باید اول سکوت کنی و با تمام وجود گوش بشوی و گرنه صدای حقیقت را نخواهی شنید و همان گونه که کودک اگر گوش نشود ؛ تی تی کرده و با حرفهای نامفهوم خود، خویشتن را به جهان" گنگ" معرفی خواهد کرد و دیگران حرفهای او را نخواهند فهمید و تو انسان سیاسی نیز اگر خاموش نشوی و به صدای رقیبت گوش ندهی ، از حقیقت دور خواهی گشت و باب گفت و گو برای تو با رقیبت گشوده نخواهد شد.
چنان که در قرآن کریم هم اگر تامل کنیم همواره شنیدن بر دیدن و علیم بودن، مقدم است:
هو السمیع العلیم
هو السمیع البصیر
پس در نگاه ژرف بینانه به مباحث فوق می توان گفت: مولانا نه تنها برای جامعه امروز بلکه برای آیندگان نیز حرفی دارد و می توان از اندیشه های او نه تنها در عرصه فرهنگی و اجتماعی بلکه در عرصه  سیاسی و حتی دیپلماسی بین المللی استفاده کرد و امید است با تلاشهای ارزنده همه فرزندان ایران زمین بویژه فرهیختگان در عرصه علوم انسانی باب گفت وگو در میان همه جناحهای سیاسی در داخل کشور باز شده و مطالعات بینا رشته ای روز به روز در عرصه علوم انسانی و سایر علوم تقویت گردد و بی گمان این نوع حرکت علمی پشتوانه ما در عرصه گفت و گوی بین الملل و فرهنگها خواهد بود و گامی عملی در تبعیت از فرمایش این آیه شریفه قرآن کریم در نهادینه کردن باب گفت وگو  در  بین تمام ملل و لو فرعونان زمان خواهد بود؛ چنانکه خداوند به حضرت موسی و برادرش  می فرماید:

اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى(۴۳و ۴۴ طه)
ای موسی(تو و برادرت) به سوی فرعون بروید زیرا او طغیان و سرکشی کرده است و با گفتاری نرم با او سخن بگویید، شاید متذکر شود و (بپذیرد) یا بترسد(و باز ایستد).

انتهای پیام/