کد خبر: 3769 ۰۰:۰۳ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۷

یادداشت؛

جای فرودگاه اردبیل مناسب نیست

دو، سه دهه پیش برای اردبیل فرودگاه ساختند. زمینش را طوری انتخاب کردند که شرمنده امروزی ها باشند. اگرچه با گذشت زمان، هم خلبانها فرزتر شده اند و هم امکانات بهتر شده اند، ولی باز هم آن مشکلات خودی نشان می دهند.

جای فرودگاه اردبیل مناسب نیست

به گزارش ابصارخبر، محمد زینالی اناری در تازه ترین یادداشت خود به یکی از زیرساخت های اردبیل اشاره کرد و نوشت: دو، سه دهه پیش برای اردبیل فرودگاه ساختند. زمینش را طوری انتخاب کردند که شرمنده امروزی ها باشند. اگرچه با گذشت زمان، هم خلبانها فرزتر شده اند و هم امکانات بهتر شده اند، ولی باز هم آن مشکلات خودی نشان می دهند. مه که از مغاک کوه های باغرو بلند شود، درست می افتد سینه فرودگاه، باد درست ارتفاعی را می زند که هواپیما قصد دارد از آن محل فرود کند.

اتابک نادری تا در اردبیل بود قصه اش این بود. مدیران جوانمرد مدعی مان نمی دانستند خلاقیت او را چطور در پس تو مخفی کنند تا مهمانان با دیدن این یوسف ملامتشان نکنند. گذشت و گذشت تا این که او برای پرواز کردن از اردبیل هجرت کرد، چرا که در اینجا مه همیشه بد جور میزند و یوسف هم که باشد به جرم زییائی مجبور میشود در یک سالن خلوت زندانی شود.

اما هوای تهران برایش ساخت و بخت بلیطش روشن شد. مثل یوسف، خوابها را تعبیر کرده بود و چون معبر خوبی بود، نخست مدیر تالار سنگلج شد و سپس در اثر حضور در تهران و مشارکتهای هنری اش، اینک موجب افتخار همشهریانش جوانمردش در ایتالیا شده و برایش فرش قرمز پهن کردند.

اردبیل هواپیمایی برای رسیدن به فرش قرمز ندارد و در عوض جوانمردهای مدعی آن به شدت علاقمند به زندانی کردن یوسف هایش می باشند. بعد از این که به افراد خلاق و ماهر اجازه فعالیت جدی ندادند و آنها را در کتابخانه اداره یا کنج و گوشه و بی هویت مشغولش کردند، به شدت به مهمانان رده بالا می غرند که چرا بودجه اصفهان و شیراز بیست برابر اینجا است! در حالی که بودجه ها الان مثل پاشیدن بذر گندم توزیع نمی شود و افراد باسواد و خلاقی لازم است تا بنشینند و بودجه های رشد و توسعه شهرستان را از طریق طرح های آبادگرانه جذب کنند.

اینجا مدت ها است به خاطر جوانمردان مدعی مردانگی، قدرت و مدیریت چوب می خورد و متاسفانه از اخلاق حرفه ای لازم در سیستم اداری اش بهره مند نیست. در نتیجه شهر به صورت سنتی و با تقدیر و نفرین روزگار اداره می شود و آدمهای خلاق یا در تنگنای این ماجرا در گوشه های غمبار مشق مرگ می کنند و یا برای گرفتن بلیط خوشبختی باید به تهران یا فراتر از آن کوچ کنند. 

سال پیش یکی از کارشناسان باسواد شهرداری اردبیل را به دست گرفت و کم مانده بود بلیط او هم دچار سانحه شود. برای توسعه اردبیل باید ضمن احترام به شایسته سالاری، یک خانه تکانی اساسی در معرفت و جوانمردی مان بکنیم. باید یدانیم که هر مکانی با آدمها و سلوک جمعی آنها معنا دارد و البته این شهر بدون آدمهای خلاق چیزی بیش از کارناوال روستاها نیست.

انتهای پیام/